برای امیرالمؤمنین(علیه السلام) هفتاد فضیلت است که هیچیک از اصحاب در آنها شریک نیستند:(2)
شانزدهم: آنکه می خواستم او را برهنه کنم، به من ندا داده شد: « ای وصی محمد، او را برهنه مکن و به همان حال که پیرهن بر تن اوست او را غسل بده» ، نه به خدایی که او را به پیامبری مکرم داشت و به رسالت ویژگی داد سوگند عورتی از او دیدار نکردم؛ خداوند مرا از میان اصحاب او به این کرامت ویژگی بخشید.
هفدهم: آنکه خدای عزیز و جلیل «فاطمه» را به من تزویج فرمود، و ابوبکر و عمر قبلاً در مورد او (از پیامبر) خواستگاری کرده (و جواب ردّ شنیده) بودند، پس خداوند بر فراز هفت آسمانش ( او را) به من تزویج فرمود، و رسول خدا(ص) گفت: « گوارا باد بر تو ای علی که خدای عزیز و جلیل فاطمه سرور بانوان اهل بهشت را به تو تزویج فرمود، و او پاره ای از تن من بود» ، من گفتم: ای رسول خدا آیا من از تو نیستم؟ فرمود: « آری ای علی و تو از من و من از توام همچون دست راستم نسبت به دست چپم، از تو در دنیا و آخرت بی نیاز و برکنار نیستم».
هجدهم: آنکه رسول خدا(ص) به من فرمود: « ای علی تو دارنده «پرچم حمد» در آخرتی، و جایگاه تو روز قیامت از همه آفریدگان به من نزدیک تر است، برای من بساطی گسترده می شود و برای تو نیز بساطی گسترده می شود، و من در گروه پیامبران و تو در گروه اوصیاء و جانشینان خواهی بود، و بر سر تو تاج نور و افسر کرامت گذاشته می شود، هفتاد هزار فرشته پیرامون تو هستند تا آنگاه که خدای عزیز و جلیل رسیدگی به اعمال آفریدگار را به پایان رساند.
نوزدهم: آنکه رسول خدا(ص) فرمود: « به زودی با پیمان شکنان (ناکثین) و ستمگران( قاسطین) و از دین بیرون رفتگان( مارقین) خواهی جنگید، هر کدامشان با تو بجنگند برای تو در برابر هریک نفر از آنان شفاعت صدهزار نفر از شیعیانت خواهد بود».
گفتم: ای رسول خدا، پیمان شکنان کیستند؟
فرمود: « معاویه و یارانش»
گفتم: از دین بیرون رفتگان کیستند؟
فرمود: « یاران ذوالثدیه، و آنان از دین همچون تیر از کمان بیرون می روند، آنان را بکش که در کشتن آنان فرج و گشایشی برای اهل زمین است، و عذابی شتابان بر آن از دین بیرون رفتگان، به اندوخته ای برای تو نزد خدای عزیز و جلیل در رستخیز».
بیستم: از پیامبر(ص) شنیدم که به من فرمود: « مَثَل تو در امت من مثل «باب الحطه» در بنی اسرائیل است، کسی که در ولایت تو درآید داخل آن باب شده همانطور که خدای عزیز وجلیل به او فرمان داده است».
بیست و یکم: از رسول خدا(ص) شنیدم که می فرمود: « من شهر علمم و علی دروازه آن است و به شهر جز از دروازه آن نمی توان وارد شد». سپس فرمود: « ای علی تو پیمان مرا نگه میداری، و طبق سنت من می جنگی و امت من با تو مخالفت می کنند».
بیست و دوم: از رسول خدا(ص) شنیدم که می فرمود: « خداوند متعال دو فرزندم حسن و حسین را از نوری که بر تو و فاطمه افکند بیافرید، و آن دو همچون گوشواره آویخته به گوش جنبش و حرکت دارد و نور آن دو هفتاد هزار برابر نور شهیدان است، ای علی همانا خدای عزیز و جلیل به من وعده فرمود که به آن دو کرامتی عطا فرماید که هیچ کس جز پیامبران و رسولان را به چنین کرامتی اکرام نکرده باشد».
بیست و سوم: رسول خدا ( صلی الله علیه و آله ) در حیات خویش انگشتر و زره و کمربندش را به من عطا فرمود و شمشیر خود را بر من حمایل کرد در حالی که اصحابش همه حضور داشتند و عموی من عباس نیز حاضر بود، و خدای عزیز و جلیل از میان آنان مرا در این امر نسبت به پیامبر اختصاص و ویزگی بخشید نه آنان را.
بیست و چهارم: خدای عزیز و جلیل بر پیامبر خود نازل فرمود « یا ایها الذین آمنو اذانا جیتم الرسول فقد موابین یدی نجویکم صدقه ـ ای مومنان وقتی با رسول خدا صحبت خصوصی می کنید پیش از صحبت صدقه ای بدهید» ، و من یک بار دینار داشتم و آن را به ده درهم تبدیل کردم، و هر بار که با پیامبر صحبت خصوصی می کردم پیش از آن یک درهم صدقه می دادم ، به خدا سوگند این کار را هیچیک از اصحاب او نه پیش از من و نه بعد از من انجام نداد، و خدای عزیز و جلیل نازل فرمود« ءاشفقتم ان تقدموا بین نجویکم صدقات فاذلم تفعلوا و تاب الله علیکم ... الایه ـ آیا ترسیدید که قبل از نجوی و رازگوئیتان صدقاتی بدهید، پس چون انجام ندادید و خداوند بر شما بخشید ... » ، و آیا توبه و آمرزش جز گناهی که انجام شده باشد می باشد؟
بیست و پنجم: از رسول خدا ( صلی الله علیه و آله ) شنیدم که می فرمود:
« بهشت بر پیامبران حرام است تا آنگاه که من داخل شوم ، و بر اوصیاء و جانشینان حرام است تا آنگاه که تو داخل آن شوی؛ ای علی خدای متعال در مورد توبه به من بشارتی داد که پیش از من به هیچ پیامبری چنان بشارتی نداده است، به من بشارت داد که تو سرور اوصیاء و جانشینانی و دو پسر تو حسن و حسین دو سرور اهل بهشت در روز قیامت هستند».
بیست و ششم: برادرم «جعفر» در بهشت با فرشتگان پرواز می کند و به دو بال تزیین شده که از در و یاقوت و زبرجد است.
بیست و هفتم: و عمویم « حمزه » سرور شهیدان در بهشت است.
بیست و هشتم: رسول خدا ( صلی الله علیه و آله )فرمود: « خدای متعال در مورد توبه به من وعده ای داد که بر خلاف آن نخواهد کرد، مرا پیامبر و ترا وصیو جانشین قرار داد، و به زودی پس از من از امتم آنچه موسی از فرعون دید می بینی، پس شکیبایی کن و به ثواب الهی امید می دار تا آنگاه که مرا دیدار کنی، و دوستی کنم با آنکه با تو دوستی کرد و دشمنی نمایم با آنکه با تو دشمنی نمود».
بیست و نهم: از رسول خدا ( صلی الله علیه و آله ) شنیدم که می فرمود:
« ای علی تو صاحب حوض ( کوثر) ی که جز تو مالک آن نمی شود، و گروهی نزد تو آیند و از تو آب می طلبند و تو می گوئی: نه، ذره ای هم نه؛ و بر می گردند در حالی که روهاشان سیاه است. و شیعیان تو و شیعیان من بر تو وارد می شوند و می گویی: به گوارایی بنوشید و سیراب شوید، و سیراب می شوند در حالی که چهره هاشان سپسد و درخشنده است» .
لیست کل یادداشت های این وبلاگ